معنی فارسی kasbah
B2محله‌ای تاریخی در شمال آفریقا که معمولاً از ساختارهای قدیمی تشکیل شده است.
A type of medina or old town characterized by winding streets and unique architecture.
- noun
noun
معنی(noun):
The fortress in a city in North Africa or the Middle East.
معنی(noun):
(by synecdoche) The medina, the older part of a city in North Africa or the Middle East.
example
معنی(example):
کسبه یک دژ قدیمی در مراکش است.
مثال:
The kasbah is an old fortress in Morocco.
معنی(example):
در سفرمان از کسبه بازدید کردیم.
مثال:
We toured the kasbah on our trip.
معنی فارسی کلمه kasbah
:
محله‌ای تاریخی در شمال آفریقا که معمولاً از ساختارهای قدیمی تشکیل شده است.
