معنی فارسی kashmiri
B1کشمیری، اشاره به چیزی از کشمیر، شامل فرهنگ و مردم آن.
Relating to the region of Kashmir, including its people and culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او آشپزی کشمیری را دوست دارد.
مثال:
She loves Kashmiri cuisine.
معنی(example):
مردم کشمیری به مهماننوازیشان شناخته میشوند.
مثال:
Kashmiri people are known for their hospitality.
معنی فارسی کلمه kashmiri
:
کشمیری، اشاره به چیزی از کشمیر، شامل فرهنگ و مردم آن.