معنی فارسی katar
B2کاتار به التهاب و تورم در غشاهای مخاطی اشاره دارد، به ویژه در ناحیه چشم.
An inflammation of mucous membranes, often affecting the eyes.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل کاتار، احساس ناراحتی در چشمش میکرد.
مثال:
He felt a discomfort in his eye due to a katar.
معنی(example):
کاتار میتواند باعث تولید اشک بیشتر شود.
مثال:
Katar can cause increased tear production.
معنی فارسی کلمه katar
:
کاتار به التهاب و تورم در غشاهای مخاطی اشاره دارد، به ویژه در ناحیه چشم.