معنی فارسی kazi

B1

لقبی برای رهبر یا فردی که در زمینه‌های اجتماعی و مذهبی نفوذ دارد.

A title given to an influential leader in social or religious contexts.

example
معنی(example):

کازی یک شخصیت مهم در جامعه است.

مثال:

The kazi is an important figure in the community.

معنی(example):

به عنوان یک کازی، او مسئول راهنمایی عمل‌های فرهنگی است.

مثال:

As a kazi, he is responsible for guiding cultural practices.

معنی فارسی کلمه kazi

: معنی kazi به فارسی

لقبی برای رهبر یا فردی که در زمینه‌های اجتماعی و مذهبی نفوذ دارد.