معنی فارسی keelhaling

B1

کیلهالینگ به عمل ایجاد یا نگهداری ساختار کیلهالید اطلاق می‌شود.

Refers to the act of creating or maintaining keelhaled structures.

example
معنی(example):

کیلهالینگ برای ثبات زیر آب ضروری است.

مثال:

Keelhaling is essential for underwater stability.

معنی(example):

فرآیند کیلهالینگ عملکرد کشتی را بهبود می‌بخشد.

مثال:

The process of keelhaling improves the ship's performance.

معنی فارسی کلمه keelhaling

: معنی keelhaling به فارسی

کیلهالینگ به عمل ایجاد یا نگهداری ساختار کیلهالید اطلاق می‌شود.