معنی فارسی keennesses

B2

علاقه یا انگیزه قوی در یک زمینه خاص، به ویژه هنر یا علم.

Strong interests or motivations in a specific area, particularly in the arts or sciences.

example
معنی(example):

علاقه‌های او به هنر در نقاشی‌هایش مشهود بود.

مثال:

Her keennesses for art were obvious in her paintings.

معنی(example):

علاقه‌های اعضای تیم به موفقیت آنها کمک کرد.

مثال:

The keennesses of the team members contributed to their success.

معنی فارسی کلمه keennesses

: معنی keennesses به فارسی

علاقه یا انگیزه قوی در یک زمینه خاص، به ویژه هنر یا علم.