معنی فارسی keep good time
B1به معنای صحیح و دقیق نگهداشتن زمان.
To measure or record time accurately.
- VERB
example
معنی(example):
او همیشه ساعتش را به خوبی تنظیم میکند.
مثال:
He always keeps good time with his clock.
معنی(example):
نگه داشتن زمان مناسب در یک مسابقه مهم است.
مثال:
It's important to keep good time in a race.
معنی فارسی کلمه keep good time
:
به معنای صحیح و دقیق نگهداشتن زمان.