معنی فارسی keep one's bed

B1

به معنای حفظ وضعیت مرتب و منظم تخت خواب.

To maintain cleanliness and organization of one's sleeping area.

example
معنی(example):

شما باید تخت خود را مرتب نگه دارید.

مثال:

You should keep your bed tidy.

معنی(example):

او همیشه تختش را در وضعیت خوبی نگه می‌دارد.

مثال:

He always keeps his bed in good condition.

معنی فارسی کلمه keep one's bed

:

به معنای حفظ وضعیت مرتب و منظم تخت خواب.