معنی فارسی kelpfish
B1نوعی ماهی که در نقاطی که کِلپ وجود دارد زندگی میکند.
A fish species that often inhabits areas with kelp.
- noun
noun
معنی(noun):
A perciform fish in the family Chironemidae, native to coastal Australia and New Zealand.
example
معنی(example):
کَلپفیش نزدیک گیاهان زیر آب شنا میکند.
مثال:
The kelpfish swims near the underwater plants.
معنی(example):
کَلپفیشها معمولاً در مناطق سنگی پیدا میشوند.
مثال:
Kelpfish are often found in rocky areas.
معنی فارسی کلمه kelpfish
:
نوعی ماهی که در نقاطی که کِلپ وجود دارد زندگی میکند.
