معنی فارسی kennedy
B1نام یک خانواده معروف در تاریخ آمریکا که به خاطر فعالیتهای سیاسیشان شناخته شدهاند.
A notable family in American history recognized for their significant political activities.
- OTHER
example
معنی(example):
جان اف. کندی سی و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده بود.
مثال:
John F. Kennedy was the 35th president of the United States.
معنی(example):
خانواده کندی تأثیر قابل توجهی بر سیاست آمریکا داشته است.
مثال:
The Kennedy family has had a significant impact on American politics.
معنی فارسی کلمه kennedy
:
نام یک خانواده معروف در تاریخ آمریکا که به خاطر فعالیتهای سیاسیشان شناخته شدهاند.