معنی فارسی kennelly
B1کَنیلی، نامی خاص و کمشنیده که میتواند به اشخاص اشاره کند.
A unique or rare name, often used as a proper noun.
- OTHER
example
معنی(example):
کَنیلی یک نام منحصر به فرد است که اغلب نمیشنوید.
مثال:
Kennelly is a unique name you don't hear often.
معنی(example):
دوست من کَنیلی عاشق نقاشی است.
مثال:
My friend Kennelly loves to paint.
معنی فارسی کلمه kennelly
:
کَنیلی، نامی خاص و کمشنیده که میتواند به اشخاص اشاره کند.