معنی فارسی kensington
B1کِنسینگتون، نام یک محله در لندن که به خاطر زیبایی و فرهنگ خاصش شناخته شده است.
A district in West London known for its affluence and cultural venues.
- OTHER
example
معنی(example):
کِنسینگتون یک محله زیبا در لندن است.
مثال:
Kensington is a beautiful neighborhood in London.
معنی(example):
بسیاری از افراد مشهور در کِنسینگتون زندگی می‌کنند.
مثال:
Many famous people live in Kensington.
معنی فارسی کلمه kensington
:
کِنسینگتون، نام یک محله در لندن که به خاطر زیبایی و فرهنگ خاصش شناخته شده است.
