معنی فارسی kentle

B2

کنتل، به معنای مرتب کردن یا آراستن چیزی.

To arrange or tidy something in an orderly manner.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت باغچه‌اش را با چیدمان مجدد گل‌ها مرتب کند.

مثال:

She decided to kentle her garden by rearranging the flowers.

معنی(example):

کنتل به معنای مرتب یا آراسته کردن چیزی به شکل زیبا است.

مثال:

To kentle means to arrange or tidy up something nicely.

معنی فارسی کلمه kentle

: معنی kentle به فارسی

کنتل، به معنای مرتب کردن یا آراستن چیزی.