معنی فارسی keratinise

B1

کرناتیزه کردن، فرایند تبدیل سلول‌ها به حالت کراتینی با تشکیل لایه‌ای مقاوم.

To undergo the process of forming keratin.

verb
معنی(verb):

To convert into keratin.

معنی(verb):

To take on the appearance of keratin, or become impregnated with keratin.

example
معنی(example):

اگر پوست خود را در معرض نور خورشید قرار دهید، ممکن است شروع به کراتینه شدن کند.

مثال:

If you expose your skin to sunlight, it may start to keratinise.

معنی(example):

این درمان می‌تواند باعث شود که سلول‌ها سریع‌تر کراتینه شوند.

مثال:

The treatment can cause the cells to keratinise faster.

معنی فارسی کلمه keratinise

: معنی keratinise به فارسی

کرناتیزه کردن، فرایند تبدیل سلول‌ها به حالت کراتینی با تشکیل لایه‌ای مقاوم.