معنی فارسی keratolysis
B1کراتولیز، نرم شدن و تجزیه شدن لایه سطحی پوست.
A condition characterized by the breakdown of the outer layer of skin.
- NOUN
example
معنی(example):
کراتولیز حالتی است که در آن لایه خارجی پوست نرم شده و تجزیه میشود.
مثال:
Keratolysis is a condition where the outer layer of the skin becomes softened and breaks down.
معنی(example):
متخصصان پوست برای کاهش ناراحتی، کراتولیز را درمان میکنند.
مثال:
Dermatologists treat keratolysis to help reduce discomfort.
معنی فارسی کلمه keratolysis
:
کراتولیز، نرم شدن و تجزیه شدن لایه سطحی پوست.