معنی فارسی keratomata
B1کراتوماتا، شکل جمع کراتوم که به چندین رشد خوشخیم اشاره دارد.
The plural of keratoma, referring to multiple benign skin tumors.
- NOUN
example
معنی(example):
کراتوماتا میتوانند در اشکال و اندازههای مختلف ظاهر شوند.
مثال:
Keratomata can occur in various shapes and sizes.
معنی(example):
برخی از کراتوماتا ممکن است نیاز به جراحی داشته باشند.
مثال:
Some keratomata may require surgical removal.
معنی فارسی کلمه keratomata
:
کراتوماتا، شکل جمع کراتوم که به چندین رشد خوشخیم اشاره دارد.