معنی فارسی kerchunk
B1صدای بلندی که ناشی از افتادن یا افتادن اشیا است.
A sound made when something heavy drops or strikes a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
جعبه با صدای بلندی به زمین افتاد.
مثال:
The box fell with a loud kerchunk on the floor.
معنی(example):
او کتابها را طوری انداخت که صدای کرچانکی در فضا طنین انداز شد.
مثال:
He dropped the books with a kerchunk that echoed.
معنی فارسی کلمه kerchunk
:
صدای بلندی که ناشی از افتادن یا افتادن اشیا است.