معنی فارسی kerneling

B1

کرنلینگ، فرآیند توسعه یا طراحی کرنل‌های نرم‌افزاری است.

The process of developing or designing software kernels.

example
معنی(example):

کرنلینگ به توسعه کرنل‌های نرم‌افزاری کمک می‌کند.

مثال:

Kerneling helps to develop software kernels.

معنی(example):

او در حال کرنلینگ سیستم‌عامل جدید است.

مثال:

She is kerneling the new operating system.

معنی فارسی کلمه kerneling

: معنی kerneling به فارسی

کرنلینگ، فرآیند توسعه یا طراحی کرنل‌های نرم‌افزاری است.