معنی فارسی keymap
B1نقشه کلیدی، فهرستی است که به هر کلید در صفحهکلید عملکرد خاصی نسبت میدهد.
A mapping that describes the actions assigned to each key on a keyboard.
- noun
noun
معنی(noun):
A collection of keymappings.
example
معنی(example):
نقشه کلیدی نشان میدهد که هر کلید چه عملکردی دارد.
مثال:
The keymap indicates which function each key performs.
معنی(example):
تنظیم نقشه کلیدی میتواند سرعت تایپ را بهبود بخشد.
مثال:
Adjusting the keymap can improve typing speed.
معنی فارسی کلمه keymap
:
نقشه کلیدی، فهرستی است که به هر کلید در صفحهکلید عملکرد خاصی نسبت میدهد.