معنی فارسی keystrokes
B1فشردن کلیدها بر روی صفحه‌کلید که معمولاً به منظور وارد کردن اطلاعات یا فرمان‌ها انجام می‌شود.
The act of pressing keys on a keyboard, often in context involving data input or command execution.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of pressing an input key; a keypress on a computer keyboard or a typewriter, or a similar input device.
example
معنی(example):
برای تایپ کردن یک رمز عبور، به چندین کلید فشار نیاز است.
مثال:
Typing a password requires multiple keystrokes.
معنی(example):
او فشارهای کلید را برای پروژه برنامه‌نویسی‌اش ثبت کرد.
مثال:
He recorded the keystrokes for his coding project.
معنی فارسی کلمه keystrokes
:
فشردن کلیدها بر روی صفحه‌کلید که معمولاً به منظور وارد کردن اطلاعات یا فرمان‌ها انجام می‌شود.
