معنی فارسی khat
B1گیاهی که در برخی مناطق به خاطر خاصیت محرک آن مصرف می‌شود.
A flowering plant that produces a stimulant when its leaves are chewed.
- noun
noun
معنی(noun):
A shrub, Catha edulis, whose leaves are used as a mild stimulant when chewed or brewed as tea; also a drug produced from this plant.
example
معنی(example):
کات گیاهی است که به خاطر اثر محرک آن جوید.
مثال:
Khat is a plant chewed for its stimulating effect.
معنی(example):
بسیاری از مردم در فرهنگ‌های خاص از کات استفاده می‌کنند.
مثال:
Many people in certain cultures use khat.
معنی فارسی کلمه khat
:
گیاهی که در برخی مناطق به خاطر خاصیت محرک آن مصرف می‌شود.
