معنی فارسی kho-kho

B1

یک ورزش تیمی که در آن دو تیم به نوبت سعی می‌کنند خود را از دست یک نفر دیگر نجات دهند.

A traditional tag sport played by two teams, often popular in South Asia.

example
معنی(example):

Kho-kho یک ورزش سنتی محبوب در هند است.

مثال:

Kho-kho is a popular traditional sport in India.

معنی(example):

کودکان از بازی کردن kho-kho در زمان استراحت مدرسه لذت می‌برند.

مثال:

The children enjoy playing kho-kho during school breaks.

معنی فارسی کلمه kho-kho

: معنی kho-kho به فارسی

یک ورزش تیمی که در آن دو تیم به نوبت سعی می‌کنند خود را از دست یک نفر دیگر نجات دهند.