معنی فارسی khz

B1

واحد اندازه‌گیری فرکانس در سیستم بین‌المللی.

A unit of frequency equal to one thousand hertz.

example
معنی(example):

KHZ می‌تواند به یک اندازه‌گیری فرکانس اشاره کند.

مثال:

KHZ can refer to a measurement of frequency.

معنی(example):

ایستگاه رادیویی در فرکانس 100.5 KHZ پخش می‌شود.

مثال:

The radio station broadcasts at 100.5 KHZ.

معنی فارسی کلمه khz

: معنی khz به فارسی

واحد اندازه‌گیری فرکانس در سیستم بین‌المللی.