معنی فارسی kiaugh
B1kiaugh، اصطلاحی برای بیان نارضایتی یا نارضایتی از وضع موجود.
Kiaugh, a term used to express dissatisfaction or unhappiness with the current situation.
- VERB
example
معنی(example):
kiaugh به معنای ابراز نارضایتی است.
مثال:
To kiaugh is to express discontent.
معنی(example):
او معمولاً درباره آب و هوا نارضایتی خود را ابراز میکرد.
مثال:
He would often kiaugh about the weather.
معنی فارسی کلمه kiaugh
:
kiaugh، اصطلاحی برای بیان نارضایتی یا نارضایتی از وضع موجود.