معنی فارسی kibbles

B1

کربل‌ها، تکه‌های کوچک غذایی هستند که برای حیوانات خانگی، به ویژه سگ‌ها، تهیه می‌شود.

Small, shaped pieces of dry food for pets, especially dogs.

noun
معنی(noun):

Something that has been kibbled, especially grain for use as animal feed.

معنی(noun):

An iron bucket used in mines for hoisting anything to the surface.

verb
معنی(verb):

To grind coarsely.

مثال:

kibbled oats

example
معنی(example):

سگ با اشتیاق کربل‌ها را از کاسه‌اش خورد.

مثال:

The dog eagerly ate the kibbles from his bowl.

معنی(example):

ما برای توله‌سگ جدیدمان مقداری کربل خریدیم.

مثال:

We bought some kibbles for our new puppy.

معنی فارسی کلمه kibbles

: معنی kibbles به فارسی

کربل‌ها، تکه‌های کوچک غذایی هستند که برای حیوانات خانگی، به ویژه سگ‌ها، تهیه می‌شود.