معنی فارسی kiby
B1کیبی، کلمهای است که به یک کودک بازیگوش اشاره میکند.
A term used to describe a playful and energetic child.
- NOUN
example
معنی(example):
کیبی اصطلاحی است که در برخی فرهنگها برای توصیف یک کودک بازیگوش استفاده میشود.
مثال:
Kiby is a term used in some cultures to describe a playful child.
معنی(example):
کودکان کیبی همیشه پر از انرژی بودند.
مثال:
The kiby children were always full of energy.
معنی فارسی کلمه kiby
:
کیبی، کلمهای است که به یک کودک بازیگوش اشاره میکند.