معنی فارسی kickball

A2

کیک‌بال ورزشی است که در آن بازیکنان با پا به توپ ضربه می‌زنند و سعی می‌کنند به پایگاه‌ها بروند.

A playground game similar to baseball, where players kick a rubber ball instead of hitting it with a bat.

noun
معنی(noun):

A sport similar to baseball, where a ball is kicked rather than hit.

معنی(noun):

The ball used in the above sport.

example
معنی(example):

ما در زمان استراحت کیک‌بال بازی کردیم.

مثال:

We played kickball during recess.

معنی(example):

کیک‌بال بازی سرگرم‌کننده‌ای برای کودکان است.

مثال:

Kickball is a fun game for kids.

معنی فارسی کلمه kickball

: معنی kickball به فارسی

کیک‌بال ورزشی است که در آن بازیکنان با پا به توپ ضربه می‌زنند و سعی می‌کنند به پایگاه‌ها بروند.