معنی فارسی kid brother
A2برادر کوچک، فرزندی که از نظر سن یا قد از دیگر فرزندان کوچکتر است.
A younger brother.
- noun
noun
معنی(noun):
A little brother.
example
معنی(example):
برادر کوچک من عاشق بازی فوتبال است.
مثال:
My kid brother loves to play football.
معنی(example):
وقتی والدینم بیرون هستند، از برادر کوچکم مراقبت میکنم.
مثال:
I take care of my kid brother when my parents are out.
معنی فارسی کلمه kid brother
:
برادر کوچک، فرزندی که از نظر سن یا قد از دیگر فرزندان کوچکتر است.