معنی فارسی kiddie

A2 [ˈkʰɪɾi]

کلمه‌ای عامیانه برای بچه‌ها و خردسالان.

An informal term referring to children.

noun
معنی(noun):

A child.

مثال:

C. S. Lewis first made kiddie lit a respectable field of study.

example
معنی(example):

استخر کوچک برای بچه‌ها عالی است.

مثال:

The kiddie pool is perfect for little ones.

معنی(example):

سرگرمی‌های بچه‌گانه در پارک تفریحی خوشحال‌کننده است.

مثال:

Kiddie rides are fun at the amusement park.

معنی فارسی کلمه kiddie

: معنی kiddie به فارسی

کلمه‌ای عامیانه برای بچه‌ها و خردسالان.