معنی فارسی kidnaped

B1

شخصی که به طور غیرقانونی ربوده شده است (نوشته شده به عنوان نوشتاری غیررسمی یا غلط).

A variation of 'kidnapped,' referring to a person who has been unlawfully taken away.

verb
معنی(verb):

To seize and detain a person unlawfully; sometimes for ransom.

example
معنی(example):

داستان درباره شاهزاده ربوده‌شده هیجان‌انگیز بود.

مثال:

The story about the kidnaped prince was thrilling.

معنی(example):

در فیلم، کودک ربوده‌شده نجات یافت.

مثال:

In the movie, the kidnaped child was rescued.

معنی فارسی کلمه kidnaped

: معنی kidnaped به فارسی

شخصی که به طور غیرقانونی ربوده شده است (نوشته شده به عنوان نوشتاری غیررسمی یا غلط).