معنی فارسی kidney transplants
C1عمل جراحی که در آن یک کلیه سالم از یک اهداکننده به بدن بیمار مبتلا به نارسایی کلیه منتقل می‌شود.
Surgical procedure in which a healthy kidney is placed into a person whose kidneys no longer function properly.
- NOUN
example
معنی(example):
پیوند کلیه می‌تواند جان بیماران مبتلا به نارسایی کلیه را نجات دهد.
مثال:
Kidney transplants can save the lives of patients with kidney failure.
معنی(example):
او در حال انتظار برای یک اهداکننده برای پیوند کلیه‌اش است.
مثال:
She is waiting for a donor for her kidney transplant.
معنی فارسی کلمه kidney transplants
:
عمل جراحی که در آن یک کلیه سالم از یک اهداکننده به بدن بیمار مبتلا به نارسایی کلیه منتقل می‌شود.
