معنی فارسی kidskins
B1کیسکهای بچهگانه، نوعی پارچه نرم و لطیف است که برای دوخت لباسهای کودکانه به کار میرود.
A soft fabric used primarily for children's clothing.
- noun
noun
معنی(noun):
The skin or hide of a kid, i.e., a young goat.
معنی(noun):
The leather made from such skins.
example
معنی(example):
کیسکهای بچهگانه، موادی نرم هستند که اغلب برای لباس استفاده میشوند.
مثال:
Kidskins are soft materials often used for clothing.
معنی(example):
او یک ژاکت کیسک برای فرزندش خرید.
مثال:
She bought a kidskin jacket for her child.
معنی فارسی کلمه kidskins
:
کیسکهای بچهگانه، نوعی پارچه نرم و لطیف است که برای دوخت لباسهای کودکانه به کار میرود.