معنی فارسی kief
B2کیف، گلهای جدا شده و بالا رفتهٔ گیاه کانابیس که اثرات قویتری دارد.
The resinous trichomes of cannabis, often used for its potency.
- NOUN
example
معنی(example):
کیف در دنیای کانابیس بسیار قوی است.
مثال:
The kief is very potent in the cannabis world.
معنی(example):
او کمی کیف روی لبه سیگار قرار داد.
مثال:
He sprinkled some kief on top of the joint.
معنی فارسی کلمه kief
:
کیف، گلهای جدا شده و بالا رفتهٔ گیاه کانابیس که اثرات قویتری دارد.