معنی فارسی kielbasa
B1 /ˌkilˈbɑ.sə/نوعی سوسیس یا کالباس، معمولاً از گوشت و ادویهجات تهیه میشود.
A type of Polish sausage, often made from pork.
- noun
noun
معنی(noun):
A spicy, smoked sausage of a particular kind.
معنی(noun):
Penis.
example
معنی(example):
من کالباس لهستانی را برای صبحانه دوست دارم.
مثال:
I love kielbasa for breakfast.
معنی(example):
کالباس لهستانی در بسیاری از کشورها محبوب است.
مثال:
Kielbasa is popular in many countries.
معنی فارسی کلمه kielbasa
:
نوعی سوسیس یا کالباس، معمولاً از گوشت و ادویهجات تهیه میشود.