معنی فارسی kiestless
B1کیستلس به معنای بیخستگی و عدم تحمل خستگی است.
Showing no signs of fatigue or weariness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیستلس هیچ نشانهای از خستگی در طول مسابقه نشان نداد.
مثال:
The kiestless showed no signs of fatigue during the race.
معنی(example):
با وجود ساعتهای طولانی، طرز فکر کیستلس او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Despite the long hours, his kiestless attitude inspired everyone.
معنی فارسی کلمه kiestless
:
کیستلس به معنای بیخستگی و عدم تحمل خستگی است.