معنی فارسی killing chains
B2زنجیرههای کشتن، سیستمهایی که در آن کشتن حیوانات به صورت صنعتی و سازمانیافته انجام میشود.
Systems used in industrialized animal slaughter processes.
- NOUN
example
معنی(example):
زنجیرههای کشتن در کارخانه برای فرآوری حیوانات استفاده میشوند.
مثال:
The killing chains in the factory are used for animal processing.
معنی(example):
اصلاح زنجیرههای کشتن برای رفتار انسانی ضروری است.
مثال:
Reforming killing chains is essential for humane treatment.
معنی فارسی کلمه killing chains
:
زنجیرههای کشتن، سیستمهایی که در آن کشتن حیوانات به صورت صنعتی و سازمانیافته انجام میشود.