معنی فارسی kilobyte

B1

واحد اندازه‌گیری مقدار داده دیجیتال معادل با یک هزار بایت.

A unit of digital information equal to 1,024 bytes.

noun
معنی(noun):

(especially RAM) A unit of storage capacity, equal to 1024 (210) bytes : a kibibyte. Frequently abbreviated KB.

معنی(noun):

1000 (103) bytes. SI Symbol: kB

example
معنی(example):

یک عکس کوچک معمولاً فقط چند کیلوبایت است.

مثال:

A small photo is usually just a few kilobytes.

معنی(example):

کیلوبایت‌ها اندازه فایل‌های رایانه‌ای را اندازه‌گیری می‌کنند.

مثال:

Kilobytes measure the size of computer files.

معنی فارسی کلمه kilobyte

: معنی kilobyte به فارسی

واحد اندازه‌گیری مقدار داده دیجیتال معادل با یک هزار بایت.