معنی فارسی kilotonne
B1کیلوطن معیاری برای اندازه‌گیری وزن است که برابر با ۱۰۰۰ تن می‌باشد.
A unit of weight equal to 1,000 tons.
- noun
noun
معنی(noun):
A measure of the strength of an explosion or a bomb based on how many thousand tons of TNT would be needed to produce the same energy.
مثال:
That's a 300-kiloton nuclear warhead.
example
معنی(example):
این کارخانه هر سال 50 کیلوطن فولاد تولید می‌کند.
مثال:
The factory produces 50 kilotonnes of steel each year.
معنی(example):
برآورد می‌شود که محموله شامل 200 کیلوطن غلات است.
مثال:
It is estimated that the shipment contains 200 kilotonnes of grain.
معنی فارسی کلمه kilotonne
:
کیلوطن معیاری برای اندازه‌گیری وزن است که برابر با ۱۰۰۰ تن می‌باشد.
