معنی فارسی kilp

B1

کیلپ، اصطلاحی که کاربردهای خاص در زمینه‌های فنی یا محلی دارد.

A term with specific meanings in technical fields or local dialects.

example
معنی(example):

کیلپ یک اصطلاح کمتر رایج است که در برخی زمینه‌های فنی استفاده می‌شود.

مثال:

Kilp is a less common term used in certain technical contexts.

معنی(example):

در گویش‌های محلی، کیلپ ممکن است بسته به منطقه معانی مختلفی داشته باشد.

مثال:

In local dialects, kilp may have various meanings depending on the region.

معنی فارسی کلمه kilp

: معنی kilp به فارسی

کیلپ، اصطلاحی که کاربردهای خاص در زمینه‌های فنی یا محلی دارد.