معنی فارسی kin groups

B2

گروه‌های بزرگتر از افرادی که به طور مستقیم با هم در ارتباط خونی هستند، مانند اقوام و بستگان.

Social groups consisting of individuals who are connected by blood or marriage.

example
معنی(example):

گروه‌های خویشاوندی از خانواده‌هایی تشکیل شده‌اند که به هم مرتبط هستند.

مثال:

Kin groups are made up of families that are related to each other.

معنی(example):

در بسیاری از فرهنگ‌ها، گروه‌های خویشاوندی نقش مهمی در ساختار اجتماعی دارند.

مثال:

In many cultures, kin groups play an important role in social structure.

معنی فارسی کلمه kin groups

: معنی kin groups به فارسی

گروه‌های بزرگتر از افرادی که به طور مستقیم با هم در ارتباط خونی هستند، مانند اقوام و بستگان.