معنی فارسی kindergartener
A2کودکی که به مهدکودک میرود و معمولاً بین ۳ تا ۵ سال سن دارد.
A child who attends kindergarten, usually aged 3 to 5 years.
- noun
noun
معنی(noun):
A child who attends a kindergarten.
معنی(noun):
A person who teaches at a kindergarten.
example
معنی(example):
کودک پیشدبستانی یک نقاشی کشید.
مثال:
The kindergartener painted a picture.
معنی(example):
یک کودک پیشدبستانی هر روز چیزهای جدیدی میآموزد.
مثال:
A kindergartener learns new things every day.
معنی فارسی کلمه kindergartener
:
کودکی که به مهدکودک میرود و معمولاً بین ۳ تا ۵ سال سن دارد.
