معنی فارسی kineto-
B1پیشوندی که به حرکت یا جنبش اشاره دارد.
A prefix relating to movement or motion.
- OTHER
example
معنی(example):
اصطلاح کینتوتلاست به بخشی از سلول اشاره دارد.
مثال:
The term kinetoplast refers to a part of the cell.
معنی(example):
کینتوتلاستها در برخی از پروتوزوآها یافت میشوند.
مثال:
Kinetoplasts are found in certain protozoa.
معنی فارسی کلمه kineto-
:
پیشوندی که به حرکت یا جنبش اشاره دارد.