معنی فارسی kinetogenic

B1

عوامل یا جنبه‌های مرتبط با تولید حرکت.

Relating to the generation of motion, especially in biological contexts.

example
معنی(example):

عوامل کینتوژنیک بر نحوه‌ی حرکت موجودات تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Kinetogenic factors affect how organisms move.

معنی(example):

جنبه‌ی کینتوژنیک تکامل مطالعه جالبی است.

مثال:

The kinetogenic aspect of evolution is fascinating to study.

معنی فارسی کلمه kinetogenic

: معنی kinetogenic به فارسی

عوامل یا جنبه‌های مرتبط با تولید حرکت.