معنی فارسی kinfolks

B1

فامیل‌ها، به گروهی از افرادی اطلاق می‌شود که به یکدیگر نسبت دارند، معمولاً اعضای خانواده را شامل می‌شود.

A term for relatives or family members, often used in a more informal context.

noun
معنی(noun):

(also in plural) Relatives, relations.

example
معنی(example):

فامیل‌های او در یک شهر کوچک نزدیک زندگی می‌کنند.

مثال:

Her kinfolks live in a small town nearby.

معنی(example):

او از دیدن فامیل‌هایش در هر تابستان لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys visiting his kinfolks every summer.

معنی فارسی کلمه kinfolks

: معنی kinfolks به فارسی

فامیل‌ها، به گروهی از افرادی اطلاق می‌شود که به یکدیگر نسبت دارند، معمولاً اعضای خانواده را شامل می‌شود.