معنی فارسی kingie
B1ملکه، به شخصی اطلاق میشود که به طرز افراطی خودش را مهم یا خاص میپندارد.
A term used to describe someone who is overly self-important.
- OTHER
example
معنی(example):
او در مورد کارش خیلی خودپسند است.
مثال:
He’s such a kingie about his work.
معنی(example):
او وقتی برنده میشود مانند یک خودپسند رفتار میکند.
مثال:
She acts like a kingie when she wins.
معنی فارسی کلمه kingie
:
ملکه، به شخصی اطلاق میشود که به طرز افراطی خودش را مهم یا خاص میپندارد.