معنی فارسی kinswomen

B1

زنان خویشاوند به زنانی اطلاق می‌شود که با خویشاوندی یا هم‌خونی به یکدیگر پیوند دارند.

Female relatives or family members who are connected by blood or familial ties.

noun
معنی(noun):

A female relative.

example
معنی(example):

زنان خویشاوند نقش مهمی در سنت‌های خانوادگی ایفا می‌کنند.

مثال:

Kinswomen play a vital role in family traditions.

معنی(example):

او برای مشاوره دربارهٔ ازدواج با زنان خویشاوندش مشورت کرد.

مثال:

She consulted her kinswomen for advice on marriage.

معنی فارسی کلمه kinswomen

: معنی kinswomen به فارسی

زنان خویشاوند به زنانی اطلاق می‌شود که با خویشاوندی یا هم‌خونی به یکدیگر پیوند دارند.