معنی فارسی kipah
B1کپیاه، کلاه کوچک به شکل دایرهای که یهودیان از آن در مراسمهای مذهبی استفاده میکنند.
A variant of kippah, typically used interchangeably.
- noun
noun
معنی(noun):
The cloth skullcap or yarmulke traditionally worn by male Jews.
example
معنی(example):
او یک کپیاه جدید برای تعطیلات خرید.
مثال:
He bought a new kipah for the holiday.
معنی(example):
کپیاهی که او انتخاب کرد، طراحیهای پیچیدهای داشت.
مثال:
The kipah he chose had intricate designs.
معنی فارسی کلمه kipah
:
کپیاه، کلاه کوچک به شکل دایرهای که یهودیان از آن در مراسمهای مذهبی استفاده میکنند.