معنی فارسی kipsy

B1

کیپسی، اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به موجودات کوچک و بامزه.

A playful term used to refer to charming small objects or pets.

noun
معنی(noun):

A house or shelter.

verb
معنی(verb):

To board, to reside.

example
معنی(example):

کیپسی یک اصطلاح خیال‌‌انگیز برای چیزی کوچک و دوست‌داشتنی است.

مثال:

A kipsy is a whimsical term used for something small and cute.

معنی(example):

او توله‌سگ خود را کیپسی توصیف کرد.

مثال:

She described her puppy as a kipsy.

معنی فارسی کلمه kipsy

: معنی kipsy به فارسی

کیپسی، اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به موجودات کوچک و بامزه.