معنی فارسی kirn

B1

کیرن، وسیله‌ای برای هم زدن شیر و تبدیل آن به کره است.

A traditional churn used to make butter from milk.

example
معنی(example):

آنها از کیرن برای هم زدن شیر به کره استفاده کردند.

مثال:

They used a kirn to churn the milk into butter.

معنی(example):

کیرن قدیمی یک میراث خانوادگی بود که از نسل به نسل منتقل می‌شد.

مثال:

The old kirn was a family heirloom passed down through generations.

معنی فارسی کلمه kirn

: معنی kirn به فارسی

کیرن، وسیله‌ای برای هم زدن شیر و تبدیل آن به کره است.