معنی فارسی kisaeng
B2کیسانگ، زنان هنرمند و سرگرمکننده در کره که در زمینههای مختلف هنری تخصص دارند.
Traditional Korean female performers skilled in various arts.
- NOUN
example
معنی(example):
کیسانگ مهمانان را با موسیقی و رقص سرگرم کرد.
مثال:
The kisaeng entertained guests with music and dance.
معنی(example):
کیسانگها در بسیاری از هنرهای سنتی مهارت دارند.
مثال:
Kisaeng are skilled in many traditional arts.
معنی فارسی کلمه kisaeng
:
کیسانگ، زنان هنرمند و سرگرمکننده در کره که در زمینههای مختلف هنری تخصص دارند.